اختلال پرخوری در dsm 5
در DSM-5 (نسخه پنجم راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانپزشکی)، اختلال پرخوری (Binge Eating Disorder) یکی از اختلالات ارتباطی با مصرف غذا است. این اختلال در بخش اختلالات خوردن ذکر شده و بر اساس معیارهای مشخص و شدیدی که توصیف میشود، تشخیص داده میشود.
معیارهای تشخیصی اختلال پرخوری (Binge Eating Disorder) شامل موارد زیر هستند:
1. حداقل دو روز در هفته، به مدت شش ماه یا بیشتر، مصرف غذا به حجم نامعقولی و به طور غیرمعمول و بدون کنترل میباشد. این مصرف باید متناسب با عمدتاً چهار از معیارهای زیر باشد:
الف) سریعتر خوردن مقدار بسیار زیادی از غذا در مدت زمان معقول.
ب) خوردن غذا تا احساس اضطراب از پر شدن شکم.
ج) خوردن به حدی بدون گرسنگی شدید فیزیولوژیک.
د) خوردن به تنهایی به خاطر حس شرمندگی از میزبانی مصرف غذا توسط دیگران.
2. شدت احساس تنفر، خجالت، ناراحتی یا اذیتی بعد از انجام این رفتار پرخوری.
3. عدم مصرف غذای زیاد در حالت خرابی بدون مصرف غذای زیاد در حالت پرخوری.
4. این الگوی رفتاری نباید ناشی از اختلال بلوغ یا تاثیر مواد مخدر نباشد.
5. این اختلال نباید به طور اصولی مرتبط با اختلال انسدادی معاینه مرتبط با ارتباط با غذا (نظیر اختلال انسدادی معاینه مرتبط با ارتباط با غذا) نباشد.
اگر فرد به معیارهای فوق برآورده کند، میتوان او را مبتلا به اختلال پرخوری در DSM-5 تشخیص داد.
علائم اختلال پرخوری (Binge Eating Disorder) ممکن است به طور فیزیکی و روانی ظاهر شوند. این علائم میتوانند در طول زمان تغییر کنند و شدت آنها نیز متفاوت باشد. برخی از اصلیترین علائم اختلال پرخوری عبارتند از:
1. پرخوری بزرگترین مشخصه این اختلال است. فرد مبتلا به اختلال پرخوری در بازههای زمانی مشخصی، به طور مکرر و بدون کنترل مصرف غذای بسیار زیادی را تجربه میکند. این مصرف غذا به طور معمول در کوتاهترین زمان ممکن انجام میشود و احساس بیقراری و ناتوانی در مهار کردن این رفتار را تجربه میکند.
2. احساس عجیبی پس از پرخوری: افراد مبتلا به اختلال پرخوری پس از پرخوری ممکن است احساس عصبی، خجالت، ناراحتی، یا اذیت شوند. این احساسات ممکن است باعث شده باشد که فرد احساس بدی در مورد خود کند و با افزایش استرس و اضطراب مواجه شود.
3. خودکشی روانی: فرد مبتلا به اختلال پرخوری ممکن است تمایل به انزوا، احساس تنهایی شدید و حتی فکر کردن به خودکشی داشته باشد.
4. اضافه وزن و چاقی: پرخوری مکرر و مصرف غذای بیش از حد معمول معمولاً منجر به افزایش وزن و چاقی میشود.
5. نوع خاصی از غذاها: افراد مبتلا به اختلال پرخوری ممکن است تمایل داشته باشند به مصرف غذاهای با کالری بالا، چربیدهندهها، شیرینیها و انواع غذاهای پرچرب.
6. احساس ناتوانی و عدم کنترل: افراد مبتلا به این اختلال ممکن است احساس ناتوانی در کنترل مصرف غذا داشته باشند و برخی احساس میکنند که تا زمانی که غذا موجود باشد، نمیتوانند خود را مهار کنند.
7. ایجاد اختلالات در روابط اجتماعی و کاری: اختلال پرخوری ممکن است باعث شود که فرد اجتماعیترین شخصیت نباشد و از روابط اجتماعی و کاری دوری کند.
دلیل اختلال پرخوری (Binge Eating Disorder) میتواند به عوامل مختلفی برگردد که عموماً ترکیبی از عوامل روانشناختی، اجتماعی و بیولوژیکی هستند. این عوامل عبارتند از:
1. عوامل روانشناختی: مسائل روانشناختی میتوانند نقش مهمی در ایجاد اختلال پرخوری داشته باشند. مثلاً افرادی که به مشکلات روانی مانند افسردگی، اضطراب، اضطراب اجتماعی یا نارسایی در ادراک بدنی (body image) دچارند، به احتمال زیاد در معرض خطر ابتلا به اختلال پرخوری هستند. پرخوری ممکن است برای آنها یک راهحل موقت برای کنترل احساسات منفی یا انتقال توجه از مشکلات روانی به دیگر مسائل باشد.
2. عوامل اجتماعی: فشارها و تنشهای اجتماعی میتوانند از جمله دلیلهای اختلال پرخوری باشند. افرادی که در محیطهای فشارآور زندگی میکنند، مانند مشکلات خانوادگی، اجتماعی یا کاری، ممکن است به خوردن بیکنترل غذا روی آورده و به اختلال پرخوری دچار شوند.
3. عوامل بیولوژیکی: عوامل بیولوژیکی نیز میتوانند نقشی در ایجاد اختلال پرخوری ایفا کنند. تحقیقات نشان داده است که ژنتیک، هورمونها و نقش مخصوص مواد شیمیایی در مغز (نوروترانسمیترها) نیز ممکن است تأثیرگذار باشند و احتمال ابتلا به این اختلال را افزایش دهند.
4. فشارها در مورد وزن و بدن: افرادی که فشارها و استرسهای زیادی در مورد وزن و بدن خود دارند، ممکن است به جستجوی راهحلهای نادرست برای کنترل وزن خود بپردازند که میتواند به اختلال پرخوری منجر شود.
مهم است بدانید که این فواصل و علل ممکن است با توجه به هر فرد متفاوت باشد و هر کسی ممکن است به دلایل خاص خود به اختلال پرخوری بیفتد.
اختلال پرخوری و پرخوریعصبی دو اختلال متفاوت در زمینه مصرف غذا هستند، با اینکه هر دو اختلال با پرخوری مرتبط هستند اما دارای تفاوتهای مهمی هستند. این دو اختلال را به طور خلاصه به شرح زیر میتوان تفسیر کرد:
1. اختلال پرخوری (Binge Eating Disorder):
– این اختلال به عنوان یک اختلال روانشناختی در DSM-5 دستهبندی میشود و به مصرف بزرگترین میزان غذا به طور بیکنترل و بدون تعادل اطلاق میشود.
– افراد مبتلا به اختلال پرخوری معمولاً بدون انگیزه فیزیکی اضافی به مصرف غذا میپردازند و این پرخوری به دلیل تنفس ناخواسته بیش از حد در حین خوردن رخ میدهد.
– در اختلال پرخوری، پس از پرخوری ممکن است احساسات منفی شدیدی از جمله خجالت، ناراحتی یا نفرت از خود رخ دهد.
– افراد مبتلا به این اختلال معمولاً به صورت منظم با پرخوری مواجه میشوند، مثلاً حداقل دو روز در هفته به مدت شش ماه یا بیشتر.
2. پرخوریعصبی (Bulimia Nervosa):
– پرخوریعصبی نیز یک اختلال روانشناختی است که در DSM-5 دستهبندی میشود و مشتمل بر دورههای پرخوری بزرگترین مقدار غذا به طور بیکنترل و پس از آن، دورههای رفتارهای متعادلکننده برای جبران کالری مصرف شده، مانند استفراغ یا مصرف داروهای لاغری میشود.
– در پرخوریعصبی، پرخوری معمولاً با تلاشهایی برای کنترل وزن و جلوگیری از افزایش آن همراه است.
– افراد مبتلا به پرخوریعصبی ممکن است علاوه بر تلاشهای جبران خود با مشکلات روانی نیز مواجه شوند، از جمله احساس خجالت یا ناراحتی از خود.
– پرخوریعصبی ممکن است به دورههای پرخوری و استفراغ یا مصرف داروهای لاغری در کوتاهمدت منتهی شود.
در هر دو اختلال پرخوری و پرخوریعصبی، پرخوری و استفراغ مکرر میتواند منجر به مشکلات جدی بهداشتی و اجتماعی شود و برای درمان این اختلالات معمولاً نیاز به مشاوره روانشناختی و پزشکی دارند.
اختلال پرخوری (Binge Eating Disorder) و پرخوری (Overeating) دو مفهوم متفاوت هستند، اگرچه هر دو مرتبط با مصرف غذا هستند، اما تفاوتهای مهمی بین آنها وجود دارد:
اختلال پرخوری (Binge Eating Disorder):
1. تعریف: اختلال پرخوری به عنوان یک اختلال روانشناختی در DSM-5 (نسخه پنجم راهنمای تشخیص و آماری اختلالات روانپزشکی) تعریف شده است. در این اختلال، فرد مبتلا به طور مکرر و بدون کنترل مصرف غذای بسیار زیادی را تجربه میکند. این مصرف غذا به طور معمول در کوتاهترین زمان ممکن انجام میشود و به عنوان یک رفتار پرخوری ناگهانی و غیرمعمول توصیف میشود.
2. عواقب: اختلال پرخوری میتواند منجر به افزایش وزن، چاقی و مشکلات بهداشتی دیگر شود. همچنین، پس از پرخوری، فرد ممکن است احساسات منفی شدیدی نظیر خجالت، ناراحتی و افسردگی داشته باشد.
پرخوری (Overeating):
1. تعریف: پرخوری به مصرف زیاد غذا در مقداری بیش از نیاز بدن تعریف میشود. این میتواند در مواقع خاصی مانند مهمانیها، جشنها یا تعطیلات اتفاق بیفتد و به صورت موقتی باشد.
2. عواقب: پرخوری موقتی عمدتاً به عنوان یک رفتار عادی در برخورد با مواقع خاص در جامعه تلقی میشود و به طور کلی عواقب جدی و پیچیدهتری نسبت به اختلال پرخوری ندارد.
خلاصهاش، اختلال پرخوری یک اختلال روانشناختی است که با پرخوری ناگهانی و بیکنترل غذا مرتبط است و میتواند عواقب جدی برای سلامتی داشته باشد. اما پرخوری به صورت موقتی و بدون اختلال روانشناختی است که در شرایط خاص اجتماعی ممکن است رخ دهد و عواقب جدیتری ندارد.
اختلال پرخوری (Binge Eating Disorder) ممکن است عوارض جدی برای سلامتی جسمی و روانی فرد مبتلا به این اختلال به همراه داشته باشد. برخی از عوارض مهم اختلال پرخوری عبارتند از:
1. چاقی و اضافه وزن: مصرف غذا به صورت بیکنترل و بزرگترین حجم غذایی که ممکن است در یک زمان خورده شود، میتواند به افزایش وزن و چاقی منجر شود. این مسئله میتواند به اختلالات متابولیکی مانند دیابت نوع 2، بیماریهای قلبی و مشکلات مفصلی مرتبط با چاقی منجر شود.
2. مشکلات هضمی: مصرف بیش از حد غذا میتواند به مشکلات هضمی مانند احتمال بروز سندرم روده تحریکپذیر (IBS)، گردش روده نامنظم و مشکلات معده منجر شود.
3. اختلالات عاطفی و روانی: پرخوری بدون کنترل ممکن است به افزایش احساسات ناراحتی، خجالت، اضطراب و افسردگی منجر شود. این عواطف ممکن است در نتیجه افزایش وزن و مشکلاتی که به همراه آن هستند تشدید شوند.
4. ایجاد مشکلات اجتماعی و بینشناختی: افراد مبتلا به اختلال پرخوری ممکن است به علت خجالت از رفتارهای پرخوری و وزن بالا، از جامعه دوری کنند و مشکلات در ارتباط با دیگران داشته باشند. همچنین، ممکن است این اختلال تأثیر منفی بر روی تمرکز و عملکرد شناختی افراد داشته باشد.
5. خطر ابتلا به اختلالات رفتارهای غذایی دیگر: افراد مبتلا به اختلال پرخوری ممکن است در آینده به خاطر رفتارهای خود در مورد غذا و وزن با اختلالات رفتارهای غذایی دیگر مانند اختلال همبستگی مرتبط شوند.
تأثیرات و عوارض اختلال پرخوری میتوانند با توجه به شدت اختلال، میزان پرخوری، مدت زمان و عوامل دیگر متغیر باشند. در صورت مشاهده هرگونه علائم و عوارض مرتبط با اختلال پرخوری، بهتر است به متخصص روانپزشکی یا روانشناس مراجعه کنید تا بتوانید به درستی تشخیص داده شوید و برای درمان مناسب هدایت شوید.
درمان اختلال پرخوری (Binge Eating Disorder) معمولاً به صورت ترکیبی از مشاوره روانشناختی، مشاوره تغذیهای و در صورت لزوم، داروها انجام میشود. هدف اصلی درمان این اختلال، کاهش تعداد و شدت پرخوریها و بهبود روانی و فیزیکی فرد مبتلا است. در زیر تعدادی از روشهای معمول درمان اختلال پرخوری آورده شده است:
1. مشاوره روانشناختی (پزشکی): مشاوره روانشناختی، بهخصوص درمان شناختی-رفتاری (CBT)، بسیار مؤثر در درمان اختلال پرخوری است. این نوع مشاوره به فرد کمک میکند تا بازیابی ارتباطی صحیح با غذا، تشخیص الگوهای ذهنی نادرست و احساسات ناخوشایند را معرفی کند و راهحلهای بهتر و مؤثرتر برای کنترل احساسات را یاد بگیرد.
2. مشاوره تغذیهای: درمانهای تغذیهای و مشاوره با یک تغذیهشناس متخصص میتواند به فرد کمک کند که رژیم غذایی سالمتر و تغذیه مناسبتری را ادامه دهد. این نوع مشاوره به فرد کمک میکند نیازهای غذایی خود را درک کند و نحوه مدیریت خوراکیهای خود را بهبود بخشد.
3. مداخلات دارویی: در برخی موارد، داروهای مشتقشده از آنتیدپرسانتها ممکن است توسط پزشک تجویز شوند. این داروها ممکن است برای کاهش افسردگی و اضطراب مرتبط با اختلال پرخوری مفید باشند.
4. پشتیبانی گروهی: شرکت در گروههای پشتیبانی مرتبط با اختلال پرخوری میتواند به فرد کمک کند که احساس ارتباط اجتماعی بیشتری داشته باشد و از تجربیات دیگران بهرهمند شود.
5. ایجاد سبک زندگی سالم: تغییر سبک زندگی به شکلی که شامل فعالیتهای ورزشی منظم، خواب کافی و مدیریت استرس باشد، میتواند به بهبود وضعیت جسمی و روحی کمک کند و از اختلال پرخوری جلوگیری نماید.
مهم است که درمان اختلال پرخوری تحت نظر متخصصان مجرب در زمینه روانپزشکی و تغذیه انجام شود. همچنین، تشخیص درست و زمانبندی مناسب درمان میتواند تأثیر مثبت بر بهبود و پیشرفت فرد مبتلا داشته باشد.
اختلال پرخوری (Binge Eating Disorder) ممکن است با برخی اختلالات روانی و جسمی دیگر همبستگی داشته باشد. این اختلالات ممکن است به صورت همزمان با اختلال پرخوری رخ دهند یا علت یا عوارض آن باشند. برخی از اختلالات مرتبط با اختلال پرخوری عبارتند از:
1. اختلالات روانی:
– اختلال اضطرابی: افراد مبتلا به اختلال پرخوری ممکن است با اضطراب مبتنی بر جسم (نظیر اضطراب اجتماعی) یا اضطراب عمومی مرتبط با مشکلات روزمره مواجه شوند.
– اختلال افسردگی: اختلال پرخوری میتواند با افسردگی همراه باشد و برعکس، افسردگی ممکن است به افزایش پرخوری در برخی افراد منجر شود.
2. اختلالات همبستگی با غذا:
– اختلال ترس از غذا (Avoidant/Restrictive Food Intake Disorder – ARFID): افرادی که دچار اختلال پرخوری هستند ممکن است از برخی غذاها اجتناب کنند یا به دلیل ترس از عواقب آنها مصرف غذای محدودی داشته باشند.
– اختلال جوانهزنی نابجا (Pica): این اختلال ممکن است با اختلال پرخوری همراه باشد و به مصرف غذاهای غیرغذایی نظیر خاک، خمیر دندان، مقدار زیادی از بلوط یا غذاهایی که معمولاً مصرف نمیشوند، منجر شود.
3. اختلالات وزن و بدن:
– اختلالات بلوغ: اختلال پرخوری ممکن است در دوران بلوغ و ارتباط آن با تغییرات هورمونی و رشد بدنی دختران و پسران مرتبط باشد.
– اختلال ناشی از تصویر بدن (Body Dysmorphic Disorder – BDD): افراد مبتلا به اختلال پرخوری ممکن است با اضطراب درباره تصویر بدن خود و بدن خود به نسبت به دیگران مواجه شوند که میتواند به اختلال ناشی از تصویر بدن منجر شود.
4. اختلالات مرتبط با استفراغ:
– اختلال عصبی وزنآور (Bulimia Nervosa): در این اختلال، پس از پرخوری، فرد اقدام به استفراغ یا مصرف داروهای لاغری میکند تا وزن خود را کنترل کند.
– اختلال ناشی از استفراغ (Rumination Disorder): افراد ممکن است به علت استفراغ آزاد یا ایجادی خود با مشکلات هضمی روبرو شوند.
مهم است که درمان افراد مبتلا به اختلال پرخوری باید به شیوههای چندتخصصی و ترکیبی با رویکردهای فردیشده و نیازهای هر فرد در نظر گرفته شود. همچنین، تشخیص دقیق و درمان به موقع این اختلالات میتواند بهبود و کنترل بهتری برای فرد مبتلا به اختلال پرخوری ایجاد کند.
اختلال پرخوری در کودکان به عنوان یک مشکل روانشناختی ممکن است به صورت همگانی یا گاهیاوقات به صورت محدود در برخی از کودکان رخ دهد. این اختلال معمولاً به صورت اجتناب یا پنهانکاری از خوردن میوهها، سبزیجات، مواد غذایی مهم و حتی برخی غذاهای مورد علاقه میباشد. برخی از نشانهها و علل احتمالی اختلال پرخوری در کودکان عبارتند از:
نشانهها:
1. اجتناب یا ناراضیتری از خوردن برخی غذاها.
2. ترککردن غذا به سادگی یا پنهان کردن غذا در زمان وعدههای غذایی.
3. مصرف غذاهای محدود به چند نوع غذای خاص و رفض امتحان کردن غذاهای جدید.
4. انجام تاخیر و عذرجویی برای انجام وعدههای غذایی.
علل احتمالی:
1. نگرانی از نوع و کیفیت غذا: برخی کودکان ممکن است نگرانی در مورد نوع و کیفیت غذاها داشته باشند و از مصرف برخی مواد غذایی اجتناب کنند.
2. حساسیتها و افسردگی: برخی کودکان ممکن است به دلیل حساسیتها یا افسردگی از خوردن برخی غذاها اجتناب کنند.
3. مشکلات روانی: برخی مواقع، اختلالات روانی مانند اضطراب و استرس میتوانند علت اختلال پرخوری در کودکان باشند.
4. تجربیات نامطلوب: تجربیات نامطلوبی مانند تجربه انسانهای خشن یا رفتارهای نامناسب دیگران میتوانند باعث ایجاد اختلال پرخوری در کودکان شوند.
جلوگیری از پرخوری میتواند با اتخاذ برخی اقدامات و تغییر روشهای رفتاری و زندگی مرتبط با خوردن انجام شود. در زیر تعدادی از راهکارها برای جلوگیری از پرخوری آورده شده است:
1. ایجاد الگوی خوردن منظم: ایجاد یک الگوی خوردن منظم و مصرف وعدههای غذایی به موقع میتواند از پرخوری جلوگیری کند. مصرف وعدههای غذایی منظم و سه وعده اصلی (صبحانه، ناهار و شام) و میانوعدههای سالم میتواند از احساس گرسنگی ناگهانی و پرخوری به دلیل گرسنگی ناشی شده جلوگیری کند.
2. مدیریت استرس و احساسات: یادگیری مهارتهای مدیریت استرس و احساسات میتواند به کنترل خوراکی کمک کند. روشهای مانند مدیتیشن، یوگا، ورزش و مشاوره روانشناختی میتوانند به شناخت احساسات و جلوگیری از مصرف غذا به عنوان راهحلی برای کنترل احساسات ناگوار کمک کنند.
3. توجه به انواع غذاها و تغذیه سالم: اطلاعات درست در مورد انواع غذاها و نیازهای تغذیهای برای بدن میتواند از انتخاب غذاهای مناسب و جلوگیری از پرخوری کمک کند. مصرف مواد غذایی متنوع و به اندازهای که بدن نیاز دارد، میتواند از احساس پرخوری بیمورد جلوگیری کند.
4. رفتارهای سالم درباره وزن و بدن: ایجاد نگرشی سالم و مثبت درباره وزن و بدن و اجتناب از رویکردها و افکار ناصحیح درباره تصویر بدن میتواند از ورود به الگوهای خطرناک مانند رژیمهای غذایی نادرست و پرخوری جلوگیری کند.
5. جلوگیری از استرسهای بیرونی: برخی از استرسها و فشارهای بیرونی ممکن است به پرخوری منجر شوند. به همین دلیل تلاش برای کاهش استرسهای زندگی و ایجاد محیط آرام و مطمئن میتواند از پرخوری جلوگیری کند.
اگر فردی با مشکل پرخوری مواجه است و نتوانسته با تلاشهای شخصی این مشکل را حل کند، بهتر است به متخصص روانپزشکی یا روانشناس مراجعه کند. این تخصصیها میتوانند با ارائه راهکارهای مناسب و درمانهای مشخص به فرد کمک کنند تا با موفقیت از این اختلال خلاص شود.
دیدگاهتان را بنویسید