بیش فعالی چیست؟
بیشفعالی (به انگلیسی: Hyperactivity) یک وضعیت رفتاری است که به طور عمده با افزایش فعالیتها و حرکتهای جسمانی غیرعادی مشخص میشود. این وضعیت معمولاً در کودکان و نوجوانان بیشتر دیده میشود و ممکن است به صورت جداگانه یا در کنار اختلالهای دیگر مانند اختلال کمتوجهی ویژهای/فزونفعالی (ADHD) ظاهر شود.
علائم و نشانههای بیشفعالی شامل موارد زیر میشود:
1. حرکتهای بیاندازه و نامنظم: شامل بدون هدف به دو و پنجاهوهشتان حرکت کردن، پریدن، دویدن بیهدف و…
2. ناتوانی در آرامبودن: بیشفعالان بهراحتی نمیتوانند برای مدتهای طولانی در جایی بنشینند و آرام نباشند.
3. سختی در تمرکز و توجه: معمولاً دچار مشکلات در تمرکز و توجه به موضوعات یا وظایف میشوند.
4. دیگران را مخالفت میکنند: این افراد معمولاً دشوار است که هنگامی که باید آرام باشند، تنها بمانند و اغلب سختی دارند که دیگران را مخالفت ندهند.
5. اندازهگیری اشتباه در ارزیابی خطر: اغلب بیشفعالان بیخطری بیش از اندازهای را به خود میآورند و ممکن است رفتارهای خطرناک داشته باشند.
توجه داشته باشید که تشخیص بیشفعالی باید توسط یک حرفهای در حوزهی سلامت روانی مانند روانشناس یا روانپزشک انجام شود. همچنین، بیشفعالی میتواند در اثر عوامل مختلفی نظیر محیط زندگی، نقص تربیتی، عوامل ژنتیکی و … رخ دهد. بنابراین، راههای درمانی و مداخلهها نیز ممکن است بر اساس علت اساسی بیشفعالی متفاوت باشند.
بیشفعالی (Hyperactivity) یک وضعیت رفتاری است که ممکن است به صورت مستقل یا در کنار اختلالهای دیگر مانند اختلال کمتوجهی ویژهای/فزونفعالی (ADHD) ظاهر شود. بیشفعالی بهطور کلی در دو دسته اصلی طبقهبندی میشود:
1. بیشفعالی اولیه: این نوع بیشفعالی به صورت مستقل و بدون وجود علل معلوم، در کودکان و نوجوانان ظاهر میشود. علل دقیق آن هنوز کاملاً مشخص نشدهاند، اما بهعنوان یک ویژگی رفتاری در برخی از افراد موجود است.
2. بیشفعالی ناشی از اختلالات دیگر: این نوع بیشفعالی به عنوان یکی از علائم و نشانههای اختلالات روانی یا جسمی مانند ADHD، اختلالهای اضطرابی، اختلالهای رفتاری، اختلالهای طیف اوتیسم و … ظاهر میشود. در این موارد، بیشفعالی علائم اصلی اختلال اساسی میتواند باشد.
علاوه بر این، بسته به نحوه ظهور و شدت علائم، بیشفعالی به انواع مختلف طبقهبندی میشود. این انواع عبارتند از:
الف. اختلال کمتوجهی/فزونفعالی (ADHD): این اختلال شامل کمتوجهی، بیشفعالی و ناتوانیهای کنترل رفتاری است و ممکن است باعث مشکلات در تمرکز و انجام وظایف روزمره شود.
ب. بیشفعالی مانیاکال (Manic): این نوع بیشفعالی به عنوان علامتی از اختلال افسردگی مانیاکال (اختلال دوقطبی) ظاهر میشود. افراد مبتلا به این حالت از انرژی بیشتری برخوردارند، روحیهشان بالا است و ممکن است رفتارهای بیاندازه و خطرناک نشان دهند.
ج. بیشفعالی پس از مصرف مواد مخدر: برخی از مواد مخدر میتوانند باعث افزایش فعالیتها و حرکات بیشفعالانه در افراد شوند. این نوع بیشفعالی معمولاً موقتی است و بعد از ترک ماده مخدر کاهش مییابد.
د. بیشفعالی عصبی/عصبتنی: در این نوع، بیشفعالی به عنوان نتیجه اضطراب، استرس و یا برخی اختلالات عصبی و عصبتنی دیگر ظاهر میشود.
ه. بیشفعالی به دلیل مشکلات زیستی و فیزیکی: مشکلات زیستی مانند نارسائیهای غدههای درونریز، بیماریهای مغز و اختلالات عصبی میتوانند به بیشفعالی منجر شوند.
با توجه به متغیرهای مختلف و علل متفاوت، تشخیص و مداخله درمانی برای هر نوع بیشفعالی ممکن است متفاوت باشد. بنابراین، اگر فردی نشانههای بیشفعالی نشان دهد،
عواقب درمان نکردن کودکان بیشفعال میتواند در طول دوران کودکی و در آیندهی بلندمدت برای آنها و خانوادههایشان تأثیر گذار باشد. این عواقب میتوانند در حوزههای رفتاری، اجتماعی، تحصیلی و روانی مشاهده شوند. برخی از این عواقب عبارتند از:
1. مشکلات تحصیلی: کودکان بیشفعال ممکن است مشکلاتی در مدرسه داشته باشند. ناتوانی در تمرکز و توجه به درسها و وظایف تحصیلی، کاهش عملکرد تحصیلی و عدم توانایی در انجام وظایف مدرسه از جمله مشکلاتی هستند که ممکن است باعث نارضایتی و افت اجتماعی شوند.
2. مشکلات اجتماعی: کودکان بیشفعال ممکن است با مشکلات اجتماعی مواجه شوند، مانند دشواریها در برقراری روابط دوستانه، مشکلات رفتاری با دیگران و عدم تطابق با قوانین و مقررات اجتماعی.
3. کاهش اعتماد به نفس: مشکلات پیشآمده به دلیل بیشفعالی میتواند باعث کاهش اعتماد به نفس کودک شود. احساس ناکامی و عدم توانایی در کنترل رفتارهای خود، میتواند باعث کاهش اعتماد به نفس و ارتباطات اجتماعی نامطلوب شود.
4. روابط خانوادگی نامطلوب: مشکلات رفتاری کودکان بیشفعال میتواند به تنشها و مشکلات در روابط خانوادگی منجر شود. والدین ممکن است دچار استرس و ناراحتی شوند که ممکن است روابط خانوادگی را به شدت تحت تأثیر قرار دهد.
5. احتمال بروز اختلالات روانی و اضطرابی: کودکان بیشفعال که درمان نشوند، احتمال بروز اختلالات روانی و اضطرابی در آیندهی بزرگسالی را بیشتر میکنند.
6. مشکلات در زندگی روزمره: کودکان بیشفعال ممکن است مشکلاتی در اجرای وظایف روزمره داشته باشند، مثل تنظیم زمان، مدیریت تکالیف و انجام وظایف منزلی.
درمانهای مختلفی برای بیشفعالی موجود است که میتواند به بهبود وضعیت کودکان کمک کند. از جمله راههای درمانی ممکن میتوان به روشهای رفتاری، رواندرمانی، مشاوره خانواده و در صورت لزوم، داروها اشاره کرد.
اگر بیشفعالی در بزرگسالی درمان نشود، ممکن است عواقب و مشکلات متعددی برای فرد و اطرافیانش به وجود آید. برخی از این عواقب ممکن است عبارتند از:
1. مشکلات اجتماعی و شغلی: بیشفعالی در بزرگسالی میتواند باعث مشکلات در روابط اجتماعی شود. این افراد ممکن است دشواریهایی در برقراری روابط عاطفی و دوستانه داشته باشند. همچنین، در محیط کار ممکن است مشکلات در مدیریت زمان و انجام وظایف شغلی داشته باشند.
2. مشکلات خانوادگی: بیشفعالی ممکن است تنشها و مشکلات در روابط خانوادگی ایجاد کند. افراد مبتلا به بیشفعالی ممکن است دچار کنترل ناپذیری رفتارهای خود باشند که میتواند منجر به اختلافات خانوادگی شود.
3. مشکلات روانی: بیشفعالی میتواند عواقب روانی و روانشناختی ناشی از استرس و نگرانیهای مرتبط با رفتارهای ناپرهیزی و پذیرش ناکارآمدی به همراه داشته باشد. ممکن است افراد درمان نشده دچار اختلالات اضطرابی و افسردگی شوند.
4. مشکلات در ادراک و تمرکز: بیشفعالی ممکن است باعث کاهش تواناییهای شناختی مانند تمرکز، حافظه و ادراک شود که میتواند به مشکلات در کارهای روزمره منجر شود.
5. مشکلات در مدیریت هیجانها: افراد بیشفعال ممکن است دچار مشکلات در مدیریت هیجانهای خود شوند و به راحتی در موقعیتهای استرسزا و نامطلوب افراط یا کاهش هیجانات نشان دهند.
6. خطرات جسمی: بیشفعالی ممکن است باعث آسیبهای جسمی مانند زخمها و صدمات جسمی ناشی از رفتارهای خطرناک و نامطلوب شود.
درمان بیشفعالی به منظور کاهش علائم و نشانههای بیشفعالی و بهبود کیفیت زندگی فرد موردنظر است. این درمانها معمولاً با همکاری متخصصان روانشناسی، روانپزشکی و مشاوره خانواده انجام میشوند و میتوانند شامل روشهای مختلفی باشند. برخی از روشهای درمانی برای بیشفعالی عبارتند از:
1. روشهای رفتاری: این روشها شامل آموزش رفتاری و اعمال تقویت و تنبیه برای تغییر رفتارهای بیشفعالانه است. ممکن است برنامههای مشخصی برای تقویت رفتارهای مطلوب تعیین شود و از تنبیههای مناسب برای کاهش رفتارهای نامطلوب استفاده شود.
2. روشهای شناختی-رفتاری: این روشها به تغییر الگوهای تفکری و معمولاً بهبود تمرکز و توجه کمک میکنند. مشاوره شناختی-رفتاری میتواند به افراد کمک کند که با رفتارهای بیشفعالانه خود بهتر مقابله کنند.
3. مداخلههای پزشکی: برخی از کودکان و بزرگسالان با بیشفعالی ممکن است به مداخلههای پزشکی نیاز داشته باشند. در مواردی که بیشفعالی به همراه اختلالهای دیگر مانند ADHD همراه باشد، مصرف داروها ممکن است توسط پزشک تجویز شود.
4. مشاوره خانواده: مشاوره خانواده میتواند به والدین کمک کند تا با رفتارهای فرزندان بیشفعال مقابله کنند و راههای موثری برای مدیریت آنها یاد بگیرند.
5. تغییرات در سبک زندگی: بهینهسازی سبک زندگی با فعالیتهای ورزشی منظم، تغذیه مناسب، مدیریت استرس و خواب کافی میتواند به کاهش بیشفعالی کمک کند.
برای انتخاب بهترین روش درمانی، نیاز است که فرد مبتلا به بیشفعالی توسط یک تیم متخصص مورد ارزیابی قرار گیرد. هر فرد و شرایط زندگی او ممکن است متفاوت باشد و از این رو، نیاز به برنامههای درمانی متناسب با ویژگیها و نیازهای هر فرد خواهد بود. مهم است که همراهی متخصصین مجرب و مطمئن به بهبود وضعیت و کاهش مشکلات ناشی از بیشفعالی کمک کند.
اختلال کمتوجهی/فزونفعالی (ADHD) در بزرگسالان به طور کلی یک اختلال روانی است که تمرکز و توجه ضعیف، بیشفعالی، و ناتوانی در کنترل رفتارها را شامل میشود. اگرچه ADHD در هر دو جنس (مردان و زنان) مشاهده میشود، اما برخی تفاوتهای جنسیتی در این اختلال نیز مشاهده شده است. این تفاوتها میتوانند به شرح زیر باشند:
1. فراوانی: در مجموع، ADHD در مردان بزرگسال بیشتر از زنان مشاهده میشود. این موضوع نشاندهندهی این است که مردان به احتمال بیشتری از زنان در معرض خطر ابتلا به این اختلال هستند.
2. نوع اختلال: تفاوتهایی بین جنسها در نوع ADHD هم مشاهده شده است. معمولاً زنان بیشتر به ADHD نوع کمتوجهی (بدون نشانههای بیشفعالی) مبتلا میشوند، در حالی که در مردان، ADHD نوع فزونفعالی (با نشانههای بیشفعالی) رایجتر است.
3. شدت علائم: در بعضی مطالعات، نشانهها و علائم ADHD در زنان نسبت به مردان کمی کمتر شدت داشتهاند. این ممکن است باعث تشخیص دیرهنگام تر یا نادرست توسط متخصصین شود.
4. علل: علت اختلال ADHD نیز ممکن است در جنسهای مختلف متفاوت باشد. مطالعات نشان میدهد که ژنتیک ممکن است در بروز ADHD در مردان بزرگسال نقش بزرگتری داشته باشد. در مقابل، عوامل محیطی و فرهنگی ممکن است در بروز ADHD در زنان نقش بیشتری داشته باشند.
5. مشکلات همراه: مشکلات همراه با ADHD نیز ممکن است در جنسهای مختلف متفاوت باشد. به عنوان مثال، زنان مبتلا به ADHD به احتمال بیشتری به اختلالات مزاجی و اضطرابی، در حالی که مردان به احتمال بیشتری به اختلالات رفتاری مانند اختلال رفتاری همراه با ADHD مبتلا میشوند.
تشخیص درست و درمان مناسب میتواند به بهبود کیفیت زندگی فرد کمک کند و مشکلات ناشی از این اختلال را کاهش دهد.
دیدگاهتان را بنویسید