نحوه حل تعارض
حل تعارض یک مهارت مهم در مواجهه با مشکلات و وضعیتهای پیچیده است. در زیر یک روند کلی برای حل تعارض آمده است:
- شناسایی تعارض: ابتدا باید متوجه شوید که چه نوع تعارضی در پیش دارید. تعارض میتواند در زمینههای مختلفی مانند ارزشها، نیازها، نقاط نظر یا هدفها ایجاد شود.
شناسایی تعارض مهمترین قدم در حل هر مسئلهای، از جمله تعارضها، است. برای بهتر درک کردن، این مفهوم را با یک مثال توضیح میدهم:
مثال: فرض کنید دو دوست نزدیک به نامهای “آرمین” و “کیانا” هستند. آرمین میخواهد تعطیلات تابستانی را در کوهستان سپری کند و از طبیعت لذت ببرد. از طرف دیگر، کیانا عاشق ساحل و دریا است و میخواهد تعطیلات را در منطقهای ساحلی گذراند. این تفاوت در ترجیحات و آرزوهایشان باعث بوجود آمدن تعارض میان آنها شده است.
شناسایی تعارض: تعارض در اینجا به وضوح مشخص است. آرمین و کیانا در مورد مقصد تعطیلات خود دیدگاههای متفاوتی دارند و این اختلاف در ترجیحاتشان باعث تعارض شده است.
حالا که تعارض شناسایی شده است، میتوان به مراحل بعدی از روند حل تعارض پرداخت، از جمله تجمیع اطلاعات، تحلیل تعارض، ایجاد گزینهها و غیره. این مراحل به شما کمک خواهند کرد تا به راهحلی برای این تعارض برسید که هم آرمین و هم کیانا بهرهمندی کنند یا حداقل تا حدی نیازها و ترجیحات آنها را در نظر بگیرد.
- تجمیع اطلاعات: جمعآوری اطلاعات مرتبط با تعارض، شامل دیدگاهها، نظرات و اطلاعات مرتبط با آن موضوع، میتواند بهترین انتخابها را برای حل تعارض فراهم کند.
تجمیع اطلاعات به معنای جمعآوری اطلاعات مرتبط با تعارض و موضوع مورد نظر است. این اطلاعات میتوانند از منابع مختلفی مانند افراد دخیل، مستندات، مطالعات، و تجربیات قبلی جمعآوری شوند. برای بهترین درک از این مفهوم، با یک مثال توضیح میدهم:
مثال: فرض کنید در یک تیم پروژه، دو عضو به نامهای “سارا” و “محمد” داریم. آنها در حال تعیین برنامهی کاری برای پروژه هستند. سارا معتقد است که نیاز است تا وقت کافی برای بررسی و تحقیق در مورد جزئیات پروژه اختصاص داده شود تا نتایج بهتری حاصل شود. محمد به عنوان دیگر عضو تیم، فکر میکند که باید سریعتر به اجرای پروژه بپردازند تا زمان از دست نرود.
تجمیع اطلاعات: در این مرحله، اطلاعات مهمی را میتوان جمعآوری کرد. میتوان از سارا و محمد سوال کرد که چرا به این دو دیدگاه رسیدهاند، چه اهدافی دنبال میکنند و چه نیازهایی دارند. همچنین میتوان مطالعات مرتبط با مدیریت پروژه و تأثیرات تصمیمات سریعتر یا دقیقتر را نیز مورد نظر قرار داد.
با تجمیع اطلاعات، میتوان بهتر درک کرد که سارا و محمد چه نیازها و مخاوفی دارند و از چه منابعی برای تصمیمگیری استفاده کردهاند. این اطلاعات به شما کمک میکنند تا در مراحل بعدی از حل تعارض بهترین گزینهها را ارزیابی و انتخاب کنید.
- تحلیل تعارض: تحلیل دقیق تعارض با ملاحظه اینکه چرا تعارض به وجود آمده است و چه عواملی در آن دخیل هستند، اهمیت دارد. در این مرحله میتوانید عوامل مثبت و منفی هر گزینه را ارزیابی کنید.
تحلیل تعارض به معنای بررسی علل، عوامل، و تأثیرات تعارض است. در این مرحله، شما به دقت به دلایل و پیامدهای تعارض نگاه میکنید تا بهتر درک کنید چرا تعارض به وجود آمده است و چه تأثیری بر روند وضعیت دارد. برای توضیح این مفهوم، از یک مثال استفاده میکنم:
مثال: فرض کنید دو همکار به نامهای “آرتین” و “نیکا” در یک شرکت فناوری کار میکنند. آرتین مسئول بخش توسعه نرمافزار و نیکا مسئول بخش طراحی رابط کاربری (UI) هستند. تعارض آنها از این جهت ایجاد شده است که آرتین میخواهد تغییرات زیادی در ساختار ویندوز برنامه ایجاد کند تا بهبودهای عمدهای در عملکرد برنامه ایجاد شود. از طرف دیگر، نیکا معتقد است که واسط کاربری فعلی کاربرپسند و زیباست و نیازی به تغییرات عمده ندارد.
تحلیل تعارض: در اینجا، ابتدا باید دلایل تعارض را بررسی کنیم. آرتین و نیکا از دیدگاههای متفاوت به برنامه نگاه میکنند. آرتین تمرکز بر روی بهبود عملکرد و قابلیتهای نرمافزار دارد، در حالی که نیکا بر زیبایی و کاربرپسندی تمرکز دارد. عواملی مانند اولویتها، نیازها و تجربیات قبلی آنها ممکن است در ایجاد این دیدگاهها تأثیر داشته باشند.
پس از شناسایی دلایل، باید به پیامدهای تعارض نیز توجه کنیم. اگر آرتین به تغییرات زیادی در نرمافزار برود، ممکن است برنامه با مشکلات فنی و اختلال در کارکرد مواجه شود. اگر تغییرات اندکتری اعمال شود، احتمالاً قابلیتها بهبود محسوسی نخواهد داشت. از سوی دیگر، اگر واسط کاربری تغییر کند، ممکن است کاربران با مشکلات و عدم تطابق مواجه شوند.
تحلیل تعارض به شما کمک میکند تا درک بهتری از تفاوتها و تأثیرات آن داشته باشید. این اطلاعات میتوانند به شما در ایجاد گزینههای مناسب و بهبود فرآیند تصمیمگیری کمک کنند.
- تولید گزینهها: ایجاد گزینههای مختلف برای حل تعارض از مراحل اصلی است. این گزینهها ممکن است شامل تغییر وضعیت، تفاهم، تسویه و… باشند.
تولید گزینهها به معنای ایجاد راهحلهای مختلف برای حل تعارض است. در این مرحله، شما تلاش میکنید تا گزینههای مختلفی را برای تجاوز از تعارض ایجاد کنید. برای بهترین درک این مفهوم، از یک مثال استفاده میکنم:
مثال: فرض کنید در یک تیم پروژه، دو عضو به نامهای “آراد” و “نیکی” داریم. آراد مسئول بخش تولید و نیکی مسئول بخش بازاریابی است. تعارض بین آنها به این خاطر است که آراد میخواهد تولید محصول جدیدی را تاخیری نداشته باشد تا به بازار عرضه شود. از سوی دیگر، نیکی فکر میکند که ابتدا باید بازار را بررسی کنند و نیازها و تقاضاهای مشتریان را مورد بررسی قرار دهند.
تولید گزینهها: در این مرحله، شما میتوانید گزینههای مختلفی برای حل تعارض ایجاد کنید. برای مثال:
- گزینه ترکیبی: میتوانید تصمیم بگیرید که به طور موقت تولید محصول را به تعویق بیاندازید تا نیکی به تحقیقات بازاریابی بپردازد و نیازها را شناسایی کند.
- گزینه کنترل تولید: میتوانید به تاخیر انتشار محصول پیشنهاد دهید و به جای آن روی بهبود کیفیت و اصلاح ایرادهای محصول موجود تمرکز کنید.
- گزینه تفکیک وظایف: میتوانید تصمیم بگیرید که وظایف تولید و بازاریابی را به دو مرحله تفکیک کنید و در هر مرحله به ترتیب به آنها پرداخته شود.
با تولید گزینههای مختلف، شما به خلاقیت و تنوع در راهحلها اجازه میدهید و میتوانید از این گزینهها برای ایجاد ترکیبی از انها به منظور حل تعارض استفاده کنید. انتخاب بهترین گزینهها وابسته به ارزیابی مزایا و معایب هرکدام از آنها، و همچنین توجه به نیازها و ترجیحات طرفهای مختلف تعارض خواهد بود.
- ارزیابی گزینهها: ارزیابی مزایا و معایب هر گزینه میتواند به شما کمک کند تا گزینه مناسبی را انتخاب کنید. در نظر داشته باشید که همه گزینهها ممکن است نتایج مثبت و منفی داشته باشند.
ارزیابی گزینهها به معنای ارزیابی مزایا و معایب هر گزینه برای حل تعارض است. در این مرحله، شما تلاش میکنید تا به ازای هر گزینه ارزیابی دقیقی انجام دهید تا بهترین تصمیم را انتخاب کنید. برای بهترین درک این مفهوم، از یک مثال استفاده میکنم:
مثال: فرض کنید در یک تیم مشاوره تحصیلی، دو مشاور به نامهای “آیدا” و “سامان” هستند. آیدا معتقد است که برنامههای تحصیلی باید بیشتر به موقع ارائه شوند تا دانشآموزان بتوانند بهتر برنامهریزی کنند. از طرف دیگر، سامان باور دارد که تأخیر در ارائه برنامهها میتواند باعث بهبود محتوا و کیفیت آنها شود.
ارزیابی گزینهها: در اینجا، باید مزایا و معایب هر گزینه را ارزیابی کنید. برای مثال:
- گزینه تاخیر در ارائه برنامهها (آیدا):
- مزایا: دانشآموزان میتوانند بهتر برنامهریزی کنند، احتمالاً دقیقتر اطلاعات را دریافت کنند.
- معایب: تغییرات ناگهانی در برنامهها ممکن است مشکلاتی برای برخی دانشآموزان ایجاد کند، ممکن است اطلاعات منسوخ شده باشند.
- گزینه تأخیر در ارائه برنامهها (سامان):
- مزایا: بهبود کیفیت و محتوا، اطلاعات دقیقتر و بهروزتر.
- معایب: احتمال ایجاد نگرانی در دانشآموزان به دلیل تأخیر در اعلام برنامهها، احتمال افت فشار بر تیم مشاوره.
ارزیابی دقیق مزایا و معایب هر گزینه به شما کمک میکند تا تصمیم مناسبتری بگیرید. این اطلاعات به شما کمک میکنند تا تأثیر هر گزینه را بر تعارض و نیازهای طرفهای مختلف در نظر بگیرید و تصمیمی بگیرید که بهترین نتیجه را داشته باشد.
- گزینه تاخیر در ارائه برنامهها (آیدا):
- انتخاب گزینه: بر اساس تجزیه و تحلیل و ارزیابیهای خود، گزینهای را انتخاب کنید که به نظرتان بیشترین احتمال موفقیت را دارد و به حل تعارض کمک میکند.
انتخاب گزینه به معنای انتخاب بهترین راهحل یا گزینه برای حل تعارض است. در این مرحله، شما با توجه به تحلیل و ارزیابیهای قبلی، تصمیم میگیرید که کدام گزینه مناسبترین و منطقیترین راهحل برای حل تعارض است. برای بهترین درک این مفهوم، از یک مثال استفاده میکنم:
مثال: فرض کنید دو همسایه به نامهای “آریا” و “میترا” دارید. آریا میخواهد در جشن تولدش موسیقی پاپ و رقص دیسکو داشته باشد. از سوی دیگر، میترا علاقهمند به موسیقی کلاسیک و محیط آرام و معتدلی در جشن دارد.
انتخاب گزینه: در این مرحله، شما باید تصمیم بگیرید که کدام گزینه را برای حل تعارض انتخاب کنید. ممکن است تصمیم بگیرید که در جشن تولد یک بخش موسیقی پاپ و یک بخش موسیقی کلاسیک داشته باشید تا هر دو همسایه به ترجیحهای خود بپردازند. این راهحل به هر دو طرف اجازه میدهد تا از جشن لذت ببرند و تعارض به طور قابل قبولی حل شود.
به طور کلی، در این مرحله شما تصمیمی میگیرید که میتواند تاثیرات مثبتی روی طرفهای مختلف تعارض داشته باشد و به ترجیحات و نیازهای آنها پاسخ دهد. توجه به انتخاب مناسب و بهترین گزینه، به ایجاد تفاهم و تعامل مؤثر در میان طرفهای تعارض کمک خواهد کرد.
- اجرا و پیگیری: پس از انتخاب گزینه، آن را به عمل انجام دهید. پس از اجرای گزینه، مهم است تغییرات را پیگیری کنید و در صورت نیاز، تعدادی تنظیمات انجام دهید.
اجرا و پیگیری به معنای اجرای گزینه انتخاب شده برای حل تعارض و پیگیری از نتایج و عواقب آن است. در این مرحله، شما گزینه انتخابی خود را به عمل میآورید و مشاهده میکنید که آیا این گزینه به درستی عمل کرده و تعارض را حل کرده یا به بهبود موقعیت کمک کرده است یا خیر. برای بهترین درک این مفهوم، از یک مثال استفاده میکنم:
مثال: فرض کنید دو اتاقی به نامهای “سارا” و “محمد” در یک خانه زندگی میکنند. سارا درخواست کرده است که تا دیروقت میتواند موسیقی گوش کند و کتاب بخواند، اما محمد به علت کارهای روزانه نیاز به خواب زودهنگام دارد.
اجرا و پیگیری: در اینجا، اگر تصمیم گرفته باشید که ساعتی مشخص را به سارا اختصاص دهید تا موسیقی گوش کند و کتاب بخواند، باید این گزینه را به عمل بیاورید. سپس باید پیگیری کنید که آیا این تغییر در برنامه بهبودی در زندگی سارا و محمد ایجاد کرده یا مشکلاتی ایجاد کرده است. اگر آنها با این ترتیب راضی هستند و تعارض حل میشود، اجرای گزینه موفقیتآمیز بوده است. اگر مشکلاتی پیش آمده و بهبودی حاصل نشده باشد، ممکن است نیاز به بازنگری و تعدیل گزینه باشد.
به طور کلی، در این مرحله شما تغییرات انتخابی خود را در عمل پیاده میکنید و سپس با توجه به تأثیرات و نتایج حاصل، تصمیم میگیرید که آیا گزینه انتخابی بهبودی در وضعیت و تعارض ایجاد کرده یا نیاز به تغییر دارد.
- ارزیابی پس از اجرا: پس از مدتی از اجرای گزینه، به ارزیابی نتایج و پیامدها بپردازید. در صورت لزوم، تغییراتی ایجاد کنید یا به گزینههای دیگری متمرکز شوید.
ارزیابی پس از اجرا در واقع به ارزیابی نتایج و عواقب اجرای گزینه انتخابی برای حل تعارض پس از گذشت مدت زمان معین اشاره دارد. در این مرحله، شما مشاهده میکنید که آیا گزینهای که انتخاب کردهاید بهبودی در تعارض ایجاد کرده و مسئله را به درستی حل کرده یا نه. برای بهترین درک این مفهوم، از یک مثال استفاده میکنم:
مثال: فرض کنید دو دوست به نامهای “آریا” و “کیمیا” هستند. آریا میخواهد هر روز شب تا دیروقت در خانه کتاب بخواند و به تنهایی باشد. از طرف دیگر، کیمیا علاقه دارد که هر هفته حداقل یک شب با آریا وقت بگذراند و با او صحبت کند.
ارزیابی پس از اجرا: در این مرحله، شما باید نتایج اجرای گزینه انتخابی خود را ارزیابی کنید. اگر پس از گذشت مدت زمان معین مشاهده کنید که آریا و کیمیا به طور مثبت و با رضایت با هم وقت میگذرانند و ارتباطشان بهبود یافته است، اجرای گزینه موفقیتآمیز بوده است و تعارض به خوبی حل شده است.
اگر مشاهده کنید که آریا احساس اضطراب یا بیراحتی میکند و کیمیا نیز به دلایلی ناراحتی یا عدم رضایت دارد، ممکن است نیاز به بازنگری گزینه باشد. در این صورت، ممکن است بخواهید با طرفها صحبت کرده و نیازها و احساساتشان را بیشتر درک کنید تا به گزینهای برسید که بهترین تطابق را برای آنها دارد.
به طور کلی، ارزیابی پس از اجرا به شما کمک میکند تا بهبود و تغییرات را در تعارض ایجاد شده اندازهگیری کنید و در صورت لزوم، تصمیمگیری و تعدیلهای لازم را انجام دهید تا به نتیجهای مثبت و برنامهریزی دقیقتر برسید.
- استفاده از دیگران: در مواقعی که تعارض بسیار پیچیده باشد، مشورت با افراد دیگری که تجربه یا دانش مرتبط دارند، میتواند به حل تعارض کمک کند.
استفاده از دیگران به معنای درگیر کردن افراد خارجی و مستقل در فرآیند حل تعارض است. این افراد میتوانند به عنوان مشاوران، واسطهگران، مدیران یا دیگر افراد تجربهداری که به تصمیمگیری کمک میکنند، عمل کنند. زمانی که تعارض پیچیده یا درگیری بین دو طرف نیاز به دیدگاه و راهنمایی خارجی دارد، استفاده از دیگران میتواند مفید باشد.
برای بهترین درک این مفهوم، از یک مثال استفاده میکنم:
مثال: فرض کنید دو همکار به نامهای “امیر” و “سحر” در یک شرکت کار میکنند و به تعارض در مورد تخصیص بودجه پروژه دچار شدهاند. امیر معتقد است که بودجه باید به شیوهای تخصیص یابد که باعث کاهش هزینهها و بهبود اقتصادی شود. از طرف دیگر، سحر باور دارد که بودجه باید به طور عادلانه و بر اساس نیازها تخصیص یابد تا کیفیت پروژه حفظ شود.
استفاده از دیگران: در اینجا، استفاده از دیگران میتواند مفید باشد. مثلاً، مدیر پروژه میتواند به عنوان واسطهگر درخورد به این تعارض درآمده و به بررسی مزایا و معایب هر دیدگاه و پیشنهاد راهکارهای منطقی کمک کند. همچنین، یک مشاور مدیریت یا متخصص مالی نیز میتواند با تجربیات خود در مدیریت مناقشات مشاوره دهد.
استفاده از دیگران میتواند به شما به عنوان طرفهای درگیر در تعارض کمک کند که بهترین تصمیمها را انتخاب کنند. این افراد میتوانند با ارائه دیدگاههای جدید، انگیزهها و مصالح مختلف را برای همسو کردن در تصمیمگیریها ارائه دهند و به تسهیل مذاکرات کمک کنند.
در نهایت، مهم است که در فرآیند حل تعارض صبور باشید و به تدریج به یافتن راهحل مناسب برسید. همچنین، توانایی در ایجاد تفاهم و مذاکره نیز به شما در حل تعارضها کمک خواهد کرد.
دیدگاهتان را بنویسید